طریقه مصرف در زمان پیشگیری:
برای کسی که تا به حال داروی امام کاظم (ع) را استفاده نکرده، ابتدا سه شب پشت سر هم شب قبل از خواب نصف قاشث چای خوری از این دارو را ته حلق پاشیده و تا ۲ ساعت چیزی میل نکند. و پس از آن، هر ۱۰ شب یکبار، نصف قاشق چایخوری شب قبل از خواب میل شود.
کسی که از قبل این دارو را استفاده می کند، همچنان هر ۱۰ شب یکبار نصف قاشق چایخوری از این دارو را شب قبل از خواب میل نماید.
* افراد ۲-۷ سال نصف و افراد زیر ۲ سال ۱/۴ این مقدار استفاده نمایند.
سند داروی امام کاظم (ع)
سند داروی امام کاظم (ع) روایتی است از امام رضا(ع) که در کتاب طب الائمه آمده است:
قَالَ السَّرِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ السَّرِيِّ قَالَ: حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْأَرْمَنِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سِنَانٍ عَنِ الرِّضَا علیهالسلام قَالَ: سَمِعْتُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ علیهالسلام وَ قَدِ اشْتَكَى فَجَاءَهُ الْمُتَرَفِّعُونَ بِالْأَدْوِيَةِ يَعْنِي الْأَطِبَّاءَ فَجَعَلُوا يَصِفُونَ لَهُ الْعَجَائِبَ فَقَالَ أَيْنَ يَذْهَبُ بِكُمْ اقْتَصِرُوا عَلَى سَيِّدِ هَذِهِ الْأَدْوِيَةِ الْإِهْلِيلَجِ وَ الرَّازِيَانَجِ وَ السُّكَّرِ فِي اسْتِقْبَالِ الصَّيْفِ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ فِي كُلِّ شَهْرِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ فِي اسْتِقْبَالِ الشِّتَاءِ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ كُلَّ شَهْرٍ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ يُجْعَلُ مَوْضِعَ الرَّازِيَانَجِ مَصْطَكَى فَلَا يَمْرَضُ إِلَّا مَرَضَ الْمَوْت
[طب الأئمة علیهمالسلام، قم: دار الشريف الرضي، چاپ دوم، 1411 ق، ص 50.]
این روایت، در کتاب طب الائمه در فصلی به نام «فی صفة الحمى و طریق علاجه » (در صفت تب و راه علاج آن) با سه واسطه از امام رضا(علیهالسلام) نقل شده که فرمودند:
موسی بن جعفر(علیهماالسلام) مریض شده بود، پزشکان را نزد حضرت آورده و هر طبیبی نسخهای عجیب(و پیچیده) ارائه کرد. ایشان فرمودند: شما را به کجا میبرند؟ به سرور و سید این داروها اکتفا کنید، "هلیله و رازیانه و شکر"، سه ماه قبل از تابستان، هر ماه سه بار. و "هلیله و مصطکی و شکر" سه ماه قبل از زمستان، در هر ماه سه روز، هر روزی سه مرتبه. کسی که از این برنامه استفاده نماید، مریض نمیشود مگر به مریضی مرگ.»
نقد و بررسی
همان طور که گفته شد این روایت در کتاب طبّ الائمه(علیهمالسلام) نقل شده است. این کتاب، نوشته دو برادر به نام هاى عبد الله و حسین، فرزندان بسطام بن شاپور زیات نیشابورى از محدثان شیعى قرن چهارم هجرى است. موضوع کتاب، روایاتى از ائمه(علیهمالسلام) در باره علم طب و فواید و مضرات مواد غذایى و بیان داروهاى گیاهى و ادعیه مى باشد. کتاب، شامل 409 حدیث است که در 245 عنوان آمده و ذیل هر عنوان یک یا دو خبر نقل شده است.
این روایت از جهت سند بسیار ضعیف است، زیرا در کتب رجالی دربارهی دو برادری که کتاب طب الائمه(علیهمالسلام) را نوشتهاند (یعنی حسین و عبد الله نیشابوری)، هیچگونه توثیقی بیان نشده است. یعنی علمای رجالی شیعه مانند نجاشی و شیخ طوسی، به وثاقت آنها شهادت ندادهاند.
بقیه راوایان یعنی «السریّ بن احمد بن السریّ و محمد بن یحیی الارمنی» افراد مجهول الهویهای هستند که در هیچ کتاب رجالی از آنها نامی به میان نیامده است و در هیچ منبع دیگری(غیر از این کتاب) از آنها روایت نقل نشده است. مقصود از «محمد بن سنان» در این روایت، ابوجعفر زاهری است که نجاشی و شیخ طوسی او را به شدت تضعیف کردهاند.
در مورد برداشتهایی که از متن حدیث صورت گرفته هم اشکالات اساسی وجود دارد.
اینکه امام کاظم(علیهالسلام) به دلیل بیماری اطبا را به حضور بپذیرند و بعد خودشان نسخه بدهند، قابل قبول نیست و با مقام امامت و شؤون اخلاقی امام(علیهالسلام) مناسبت ندارد.
مطلب دیگر اینکه بعصی از جزئیاتی که از این روایت برداشت می کنند از آداب مصرف این دارو معلوم نیست از کجای روایت استخراج شده؟ مثلا اینکه گفته است:
- همه به مقدار مساوی آسیاب شوند به طوری که کمی زبر بماند و خیلی نرم نشود.
- هلیله سیاه منظور است. هرچقدر هم سیاهتر و ریزتر باشد، بهتر است.
- منظور از شکر، شکر سلیمانی است که یکبار صاف میشود و سرخرنگ است.
- مقدار مصرف آن برای بزرگسالها یک قاشق چایخوری و برای کودکان نصف قاشق چایخوری است.
- افرادی که سرما میخورند و بیمار میشوند، باید سه روز پشت سر هم بخورند و افرادی که برای پیشگیری مصرف میکنند هر ده روز یک بار مصرف کنند.
- ا گر شب موقع خواب استفاده کنند بهتر است. دارو را بخورند و بخوابند. نباید تا یک ساعت بعد از خوردن دارو چیزی مصرف کرد.
و این که انبیاء عظام و ائمه اطهار علیهم السلام وظیفه ای در رابطه با طبابت جسمانی نداشتند و برای این کار مبعوث نشده اند بلکه آن بزرگواران طبیبان روحانی بشریت هستند و به دنبال طبابت روحانی بودند و دنبال بیماران روحی و قلبی؛ چنانکه در خطبه 108 نهج البلاغه آمده است:
طَبِیبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ قَدْ أَحْکَمَ مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمَی مَوَاسِمَهُ یَضَعُ ذَلِکَ حَیْثُ الْحَاجَةُ إِلَیْهِ مِنْ قُلُوبٍ عُمْیٍ وَ آذَانٍ صُمٍّ وَ أَلْسِنَةٍ بُکْمٍ مُتَتَبِّعٌ بِدَوَائِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَةِ وَ مَوَاطِنَ الْحَیْرَةِ..."؛
او (پیامبر) پزشکی است که با طب خویش پیوسته در گردش است، داروها و مرهمهای خود را بهخوبی آماده ساخته و ابزار داغ کردن را (برای سوزاندن زخمها) تفتیده و گداخته کرده است، تا بر هرجا که نیاز داشته باشد، بگذارد؛ بر دلهای کور، بر گوشهای کر، بر زبانهای گنگ، او با داروهای خویش بیماران غفلتزده و سرگشته را رسیدگی و درمان میکند، همانهایی که از فروغ حکمت بهره نگرفته و اندیشه خود را به انوار دانشهایی که اعماق جان را روشنی بخشد، تابان و فروزان نکردهاند.
برچسب : نویسنده : niknamarabshahi بازدید : 18