اسرار عبادت

اسرار عبادت

      عبادت ظاهري دارد و باطني، قشري دارد و مغزي، آداب و احكام ظاهري عبادت، قشر آن است و مغز آن حقايق و كمالات و احوالي است كه شخص بايد از طريق اين قشرها، آن ها را به دست بياورد و با گذر از مقدمات به نتايج برسد.

        ظاهر عبادت مقدمه اي است براي رسيدن به باطن وسر آن كه وصول الي الله باشد، و در هيچ مرحله اي قابل انفكاك نيستند كه عده اي به ظاهر بسنده كنند و در راه و مقدمه توقف نمايند و از باطن غافل شوند و يا اينكه بعد از رسيدن به مغز و اسرار و حقايق از قشر و مقدمه مستغني شوند با اينكه از نظر ارزش تفاوت دارند و يكي (باطن) نسبت به ديگري(ظاهر) با ارزش تر است؛ ولي بعد از رسيدن به حقايق از راه و مقدمه و ظاهر بي نياز نمي شويم، چنانكه صوفيه چنين ادعايي كرده اند؛ چون بدون نگه داشتن قشر و ظاهر نمي توان مغز و باطن را نگه داشت، اگر مغز را  مي خواهيم بايد در لفافه پوسته نگهداري كنيم، و در مقام تحقق نيز مغز بدون قشر محفوظ نمي ماند و اگر قشر و ظاهر دور افكنده شود مغز نيز از بين خواهد رفت، حتي كساني كه نمي فهمند براي چه عبادت مي كنند باز هم واجب است احكام ظاهري آن را رعايت نمايند تا در داخل پوسته، مغز و حقايق حفظ گردد البته بايد همه حتي عوام هم توجه داشته باشند براي چه عبادت مي كنند و الا به مرور از دين و عبادت جز پوسته و ظاهر چيزي باقي نمي ماند و بدون رسيدن به سرّ و باطن در واقع حافظ پوسته است بدون توجه به مغز و باطن، فلذا آثار عبادت در چنين افرادي مشاهده نمي شود.

[اسرار روزه/ نیکنام عربشاهی/ ص3]